برحدیث من و حسن تو نیافزاید کَس...
يكشنبه, ۱۲ ارديبهشت ۱۳۹۵، ۰۷:۱۴ ب.ظ
همیشه وقتی همه ی کادوهارو باز میکردیم و میدیدیم آه از نهادم برمیامد که:ای بابا دریغ از یک کتاب!!
البته مامان خانم روی من را مصداق بارز سنگ پای قزوین قرار میداد و میگفت،هدیه هرچیزی که باشه قابل احترام و بعد من تند میپریدم وسط حرفش که نه به اندازه ی کتاب...
امسال یه اتفاق بینظیر افتاد!
یکی از دانش آموزها یک نرم افزار کلیات سعدی و حافظ رو هدیه داده!
این یعنی تفاوتِ تفکر و تواناییِ پرداختن به معنویات،یعنی اهمیت به زبان مادری،یعنی...
ما خیلی هامون از هدیه دادن کتابهای حافظ و سعدی به هم دیگه میترسیم،پیش خودمون فکر میکنیم که حتما خودش یکی داره...
خوب داشته باشه!شما قطعِ جیبیشو هدیه بده تا همیشه همراهش باشه!
شما کتابِ همراه با ترجمه و تفسیرش رو هدیه بده...ویا حتی یه نرم افزار مثل این!
باور کنید داشتنِ دو تا گلستان تا الان کسی رو نکشته،فقط باعث شده که بیشتر بهش سر بزنه!!
+بعدانوشتیم:
1)عنوان مطلب از سعدیست...
2)امروز فهمیدم در بیان چقدر معلم و فرزندِ معلم وجود دارد،انگار نوشتن عضوی از خانواده های فرهنگی شده...نون و القلم : )
- ۹۵/۰۲/۱۲